iMan-TT

Pedar ~ :D

پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .

 پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟

 پسر میگه : من !

 پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !

 پسر میگه : بازم من شیرم !

 پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟

 پسر میگه : بابا تو شیری !

 پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟

 پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .

 به سلامتی هرچی پدره . . .

 

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:15 ] [ ایمان ] [ ]

Delam Gerefte

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

 

 

 

 از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

 

 

 

 یک سینه غرق مستی دارد هوای باران

 

 

 

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

 

 

 

امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن

 

 

 

شرمنده‌ام خدایا امشب دلم گرفته

 

 

 

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

 

 

 

  باید شود هویدا امشب دلم گرفته

 

 

 

 ساقی عجب صفایی دارد پیاله تو

 

 

 

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

 

 

 فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:11 ] [ ایمان ] [ ]

.

بدون تو انگاری داره خراب میشه سرم

 

تمومه عالم

 

نیستی ببینی چقدر بیتو خرابه حالم

 

بدون تو من واسه گریه کردن

 

100 بهوونه دااارم

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:10 ] [ ایمان ] [ ]

:)

وقتی من پیشت میشینم

 

عاشقترین مرد روی زمینم

 

اینو میدونی که من

 

بی تو میمیرم

 

آخه تمومه دنیامو تو اون

 

چشمای ناز تو میبینم

 

ولی باد اومدو هرچی که بود برد

 

اون روزای خوبمون چه زود مرد

 

حالا من بی تو تنهای تنهااااااام

 

ببین که چه خالیه دستاااام

 

تو ببیییییین

 

نیستی ببینی چقدر بیتو خرابه حالم

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:7 ] [ ایمان ] [ ]

Hes!!!!!

حس می کنم ، حسم به تو حسی نو است

 حسم برای حس تو ، شعری نو است

 حس می کنم ، حس کرده ای احساس من

 احساس حسم حاسد و جنسی نو است

 حدسی بزن ، حسم حسود حس کسیت

 احساس تو بر حس من ، حدسی نو است

 در حس تو ، احساس من محسوس شد

 احساس کن حس مرا ، حسی نو است

 سحری بکن ای ساحر احساس من

 هر حس تو نسبت من ، سحری نو است

 مبحوس گشت احساس من از حس تو

 حساس کن احساس خود ، فصلی نو است !!!

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:6 ] [ ایمان ] [ ]

HasRat

غم نگاه آخرت تو لحظه ی خدافظی

 گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی


 قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار

 چه بی دووم بود قولمون جدا شدیم آخرکار


 تو حسرت نبودنت من با خیالتم خوشم

 با رفتنم از این دیار آرزوهامو میکشم


 کوله بارم پره حسرت ، تو دلم یه دنیا درده

 مثل آواره ای تنهام ، تو خیابونی که سرده

 

 تا خیالت به سرم میزنه گریم میگیره

 آروم آروم دل تنگم داره بی تو میمیره

 


 

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:4 ] [ ایمان ] [ ]

Eshgh

 

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

 هم دعا کن گره تازه نیافزاید عشق

 قایقی در طلب موج به دریا پیوست

 باید از مرگ نترسید ، اگر باید عشق

 عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم

 شاید این بوسه به نفرت برسد ، شاید عشق

 شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد

 می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

 پیله رنج من ، ابریشم پیراهن شد

 شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق !

 


 

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:0 ] [ ایمان ] [ ]

Ey Kash!

ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت

 یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت

 .

 ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد

 از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد

 .

 ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی

 یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی

 .

 ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد

 مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد

 .

 ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود

 یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود

 .

 ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد

 یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد !

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 9:58 ] [ ایمان ] [ ]

!

دوستش دارم ولی او دیگران را دوست دارد

بر خلاف عشق از ما بهتران را دوست دارد

هر کجا پا میگذارم در گذرگاه نگاهش من زمینش  میشوم او اسمان را دوست دارد

ساده ام عادت ندارم عشق را بازی بگیرم او ولی در عاشقی بازیگران را دوست دارد

 

[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 9:55 ] [ ایمان ] [ ]